قدم چهارم
سلام عزیزای دلم ببخشید عمه دیر به دیر میاد پسمل کوچولوم هر چی بزرگتر میشه
باید بیشتر حواشو داشته باشم
قرار بود این هفته مامانی بره سونو ولی نرفته
خیلی وقته من منتظر این هفته هم ولی مامانی میخواد همش ما انتظار بکشیم
میکشیم دیگه اشکال نداره هرکه طاووس خواهد جره هندوستان کشد
امروز بابایی میخواد بره خونه عمه مریم که باهم برن واسه مامانیتون
که چند وقته دیگه تولدشه النگو بخره
از بابایی حالتونو پرسیدم میگفت حالتون خیلی خوفه تازه شیطونی هم میکنین
عمه شیما قربونتون
به بابایی گفتم دوتاتونو از طرف من بوسه محکم بکنه اینطولی
زیاد نمونده که بیام پیشتون
شمارش معکوس 11 روز دیگه
اخ جونمی جون
امیر علی جونم بیدار شد الانه که جی جی بخواد فعلا بابای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی